۱۳۸۹ مهر ۱۳, سه‌شنبه

راهیابی پنج نامزد کرد به پارلمان سوئد



- انتخابات اخیر پارلمانی در کشور سوئد با موفقیت و انتخاب پنج نماینده کرد برای این دور پارلمان همراه بود.

آخرین نتایج منتشر شده از شمارش آرای نامزدهای انتخابات پارلمان سوئد، حاکی از این است که پنج کرد در این انتخابات آرای لازم برای راه یافتن به پارلمان را کسب کرده اند.

 

نامزدهای کرد راه یافته به پارلمان سوئد عبارتند از: آمنه کاکه باوه از حزب چپ، شادی حیدری و روژه هدلین از حزب سوسیال دمکرات، جبار امین از حزب محیط زیست و اسماعیل کامل از حزب ملت.

موفقیت و راه یابی این نامزدهای کرد در انتخابات اخیر پارلمان سوئد در حالی است که در انتخابات پیشین پارلمان سوئد در سال 2006 هیچ یک از نامزدهای کرد به پارلمان راه نیافته بودند.


پی نوشت : راهیابی این پنج نامزد کرد را به تمام مردم کردستان و همه آزادیخواهان تبریک میگم ...
درود بر شرف کرد و کردستانی

۱۳۸۹ مهر ۱۱, یکشنبه

خارج جایی است که ...

خارج جایی است که همه آدم ها در آن ایدز ( Aids ) دارند ! مملکت خارج جایی است که همه در آن با ناموس همدیگر کار دارند ! در حالی که در مملکت ما چند نفر با ناموس همه کار دارند !!! کشور خارج جایی است که رییس جمهورشان بیشتر از یک دست لباس دارد بس که تشریفاتی و مرفه است ! تازه در خارج کراوات هم می زنند که همه میدانند یک جور فلش و علامت راهنمای رو به پایین است ! خارجی ها همه غرب زده هستند بی همه چیز ها !!! مردم خارج ، همیشه مست هستند و دائم به هم میگویند ...F یو !!! اما در اینجا ما همیشه در حال احوال پرسی از خانواده طرف مقابل هستیم بس که مودب و با فرهنگیم ! ما در ایران همه چیز داریم ! نان ، مسکن و حتی به روایتی آزادی ! اما فرق اصلی ما در این است که خودمان میگوییم این ها را نداریم ، ولی مقاماتمان میگویند دارید ! و ما از بس که نفهم هستیم ، اصرار میکنیم و میگوییم پس کو ؟!!! آن وقت آنها مجبور میشوند گشت درست کنند و به زور به ما حالی کنند که ایناهاش !!! در خارج اما اینطوری نیست بس که آنها بی منطق هستند ! خارج جای عقب افتاده ای است که گشت نسبت ندارد ! آن ها برای لاک زدن جریمه نمیشوند ! در خارج هنوز نفهمیده اند که رنگ سیاه مناسب تابستان است ! خارجی ها بس که دین و اعتقاد ضعیفی دارند ، با دیدن موی نامحرم ، هیچ چیزیشان نمی شود !!! اما ما اگر یک تار مو ببینیم ، دچار لرزش می شویم ! بس که محکم است این اعتقاداتمان ! خارجی ها فکر میکنند ما در جنگ جهانی هستیم چون کوپن داریم و سهمیه بندی ! آنها وقتی جنگ جهانی میکردند همه چیزشان سهمیه بندی بود ! ما همیشه در حال جنگ جهانی هستیم ! بس که رییس جمهورها و رهبرمان منتخب ما هستند ! آنجا کشیش ها و پاپ حوزه علمیه ندارند بس که بی فرهنگ هستند ! خارجی ها بس که بی دین و کافر هستند ، نمی دانند ازدواج از نوع موقت چیست ! خارجی ها بس که سوسول هستند می گویند مرد با زن برابر است و هیچ استاد پاک و مطهری نبوده که بهشان بگوید نخیر ! هر 4 تا زن میشود یک مرد !!! ما استاد پاک و مطهری داشتیم که استاد اخلاق بود و پسرش هم برای نشان دادن اصل و نسب پدرش ، در مجلس به یکی دیگر گفت : فیوز !!! البته او قبل از فیوز یک ( پ ) هم گذاشت که ما نفهمیدیم چرا ! آن ها بس که بی فرهنگ هستند در کلیسا با کفش می روند و عود روشن میکنند ، در حالی که همه می دانند لذت حرف زدن با خدا در بوی جوراب مخلوط با گلاب است ! آن ها تمام شعر های مذهبی خود را با آهنگ میخوانند ، بس که الاغند ، در حالیکه وقتی آدم با خدا حرف میزند ، اجازه ندارد شاد باشد ! خدا خیلی ترسناک است و هیچکس جز ایرانی ها نمیداند این را ! ما قطب جهان اسلامیم در حالی که خارج در جهان اسلام هیچ چیز نیست ! ما میدان آزادی داریم ولی خارجی ها فقط مجسمه آزادی دارند !!! و هر بچه ای میداند که اصلا مجسمه یعنی هیچ کاره ! ما ...


پی نوشت : خیلی دوست داشتم تمام پیشرفت ها ، خوشی ها ، امکانات عالی ، دانشگاه های خوب ، اینترنت پرسرعت ، نرم افزارهای واقعی و گرون قیمت ، خیابان های تمیز ، پارک های بزرگ ، سینماهای جذاب ، سواحل زیبا ، ساختمان های بلند همگی در ایران خودمون ، وطن خودمون بودن . چی میشد با خیال راحت در کشور خودمون ، در بین هم وطنان خودمون و در جایی که همه به زبان مادری خود سخن میگن زندگی میکردیم ؟ چی میشد اگه کسی زیرآب کسی رو نمیزد ؟ چی میشد اگه کسی غیبت نمیکرد ؟ چی میشد اگه هیچ چیز سانسور نمیشد ؟ چی میشد اگه گرونی نبود ؟ چی میشد اگه ارزش واحدی پول ما به اندازه دلار بود ؟ چی میشد اگه سایت گوگل ما رو آدم حساب میکرد ؟ چی میشد اگه اینقدر محدود نبودیم ؟ چی میشد اگه کسی غرغر نمیکرد ؟ و چی میشد اگه من برای خالی کردن دلم مجبور نمیشدم این چرندیات رو بنویسم ؟
مشکل کشور ما در چیست ؟ لطفا دیدگاه خود را در قسمت نظرات بیان کنید ...